ولفگانگ كهلر روانشناس آلمانی در سال 1887در استونی به دنیا آمد. پنج ساله بود كه خانواده او به بخش شمالی آلمان نقلمكان كرد. تحصیلات دانشگاهیاش را در توبینگن، بن، و برلین گذراند. او درجه دكتری خود را در سال 1909 از كارل استامپ در دانشگاه برلین دریافت كرد.و به دانشگاه فرانكفورت رفت.
در دورهای كه مکس ورتهایمر (Max Wertheimer: 1880-1943)، آزمایشهای خود را درباره ادراك حركت در دانشگاه فرانكفورت آغاز كرده بود كهلر و کافکا به این دانشگاه آمدند و هر دوی آنان به عنوان آزمودنی در آزمایشهای ورتهایمر شركت جستند. و سال بعد در دانشگاه جیسن (Giessen)، در 60 كیلومتری فرانكفورت شغلی را پذیرفت.کهلر در 1913، بنا به دعوت آكادمی علوم پروس، به تنهریف(Tenerife) در جزایر قناری در ساحل شمال غربی آفریقا رفت تا به مطالعه شامپانزهها بپردازد. شش ماه پس از رسیدن به آنجا، جنگ جهانی اول شروع شد و گزارش كرد كه نتوانست آنجا را ترك كند اگرچه سایر شهروندان آلمانی درخلال سالهای جنگ ترتیبی دادند كه به وطن بازگردند. براساس دادههای تازه تاریخی كه توسط یك روانشناس تفسیر شده است چنین آمده كه او جاسوس آلمانها بوده و فعالیت پژوهشی او سرپوشی برای فعالیتهای خرابكارانهاش بوده است (لی، 1990). به او اتهام زده شده كه بر فراز طبقه آخر منزلش یك فرستنده قوی رادیویی نصب كرده بود تا اطلاعات مربوط به حركت كشتیهای متحدین را گزارش كند. شواهد حمایتكننده از این ادعا نامطمئن است و بین روانشناسان گشتالتی و تاریخنویسان بر سر این مطلب اختلاف نظر وجود دارد.
چه به صورت یك جاسوس و چه دانشمند یكه و تنها رها شده به دلیل جنگ، كهلر هفت سال بعد را به مطالعه رفتار شمپانزهها پرداخت. او كتاب فعلاً كلاسیك ذهنیت میمونها (1917) را نوشت كه در 1924 به چاپ دوم رسید و به زبانهای انگلیسی و فرانسه ترجمه شد.
در آنجا آكادمی علوم پروس یك ایستگاه مطالعه انسانشناسی دایر كرده بود. كهلر در این جزیره باقی ماند و در تمام طول جنگ جهانی اول به مطالعه شمپانزهها و میمونها اشتغال ورزید. گرچه مطالعاتی اخیراً نشان داده است که او جاسوس آلمانها در آنجا بوده و فعالیتهای پژوهشی او سرپوشی بر این امور خرابکارانه بوده است. به او اتهام زدهاند که او با یک فرستنده قوی که بر بام منزلش نصب کرده بود، حرکتهای کشتیهای متحدین را گزارش میکرده است.
كهلر در 1920 به آلمان بازگشت و دو سال بعد در دانشگاه برلین بهعنوان استاد روانشناسی جانشین استامپ شد، و تا سال 1934 در آنجا ماند. دلیل آشكار برای این مقام، انتشار كتاب گشتالتهای فیزیكی ایستا و پویا در سال 1920 بود كه به جهت سطح بالای دانشوریاش تحسین زیادی را برانگیخت.
در 1934 كهلر به علت خشم از انفصال خدمت استادان یهودی از دانشگاههای آلمان توسط نازیها نامهای جسورانه بر علیه نازیسم به یكی از روزنامههای آلمان نوشت و در نتیجه آن به آمریكا مهاجرت نمود یا در واقع گریخت. ابتدا در هاروارد به تدریس پرداخت و سپس در 1935 به "سوارت موركالج" در پنسیلوانیا رفت و بیشتر عمر خود را در آنجا به تدریس گذراند.
در سالهای 1920 تا 1930، برخی کتابهای کهلر و کافکا به انگلیسی ترجمه و در آمریکا منتشر شده بود و این دو نفر در مورد روانشناسی گشتالت، در محیط علمی روانشناسی تجربی آمریکا سخنرانیهایی داشته و جلب توجه کرده بودند. او در 1956 از انجمن روانشناسی امریكا جایزه خدمات برجسته علمی را دریافت كرد و مدت كوتاهی پس از آن بهعنوان رئیس انجمن انتخاب گردید. وی در دوران بازنشستگی هم كارها و تحقیقات خود را در "دارتموت كالج" ادامه داد، و سالهایی را نیز به تدریس در دانشگاههای اروپایی صرف نمود. سرانجام کهلر در 1967 در انفیلد واقع در ایالت نیوهمپشیر آمریکا درگذشت.
منبـــــع : میگنـــا